زندگانی امام رضا (علیه السلام)
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
قالب وبلاگ

حدیثی از امام رضا:

 

به شیعیانم ابلاغ کن که[ ثواب] زیارت من نزد خداوند برابر هزار حج است. راوی می گوید: به فرزندش امام جواد (علیه السّلام) عرض کردم: هزار حج؟ فرمود: آری به خدا سوگند هزار حج. البته برای کسی که او را با معرفت نسبت به حق و مقامش زیارت کند.


برچسب‌ها:
[ شنبه 9 اسفند 1393برچسب:, ] [ 16:26 ] [ سید ابوالفضل نریمانی ] [ ]

 

 آپلود عکس

تولد امام

 

 

علی بن موسی الرضا یازدهم ذی قعده سال 148 هجری در مدینه ودر خانه امام موسی بن جعفر پدر بزرگوارشان به دنیا آمدند .

اسم مادر ایشان نجمه است .وقتی که امام کاظم (ع)در زندان هارون بودند وبه شهادت رسیدند امام رضا (ع) 35 سال داشت .از آن روز امامت وپیشوایی مسلمانان را بر عهده گرفت .

مهمان نوازی امام

شبی امام رضا (ع)مهمان داشتند.با مهمانان مشغول صحبت کردن بودند که چراغ خراب شد.

یکی از مهمانان دستش را برد تا آن را درست کند .امام اجازه نداد وفرمود :{ما از خاندانی هستیم که مهمان خود را به کار نمی گیریم .}بعد خود حضرت چراغ را درست کردند

احترام به زیر دستان

یاسر یکی از خدمتکاران امام بود.او می گوید امام رضا به ما فرموده بود :اگر شمارا برای کاری صدا زدم ودر آن موقع مشغول غذا خردن بودید از جایتان بلند نشوید تا غذا تمام شود .

برای همین بار ها اتفاق می افتاد  که امام ما را صدا می زد وما مشغول کار ی یا  غذا خوردن بودیم  و او هم صبر میکر د

در مقابل جهل وستمگری

امام رضا ع می فرمایند:آنچه باعث می شود من از هارون ترسی نداشته باشم  این سخن پیغمبر است که فرمود اگر ابوجهل یک مواز سر من کم کرد گواه باشید که من پیامبر نیستم ومن هم می گویم :اگر هارون یک مو از سر من کم کرد گواه باشید که من امام نیستم.

هارون هیچ وقت نتوانست به امام صدمه بزند تاسر انجام هارون مرد.

 


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:زندگانی امام رضا, ] [ 13:8 ] [ سید ابوالفضل نریمانی ] [ ]

 

 

 

 هجرت امام رضا به خراسان


به هرترتيب، امام رضا(ع) وارد شهر مرو، مقر حكومت مأمون شد. مأمون مجلسى آراست و در آن امام را در مراسمى رسمى ، به ولى عهدى خود منصوب كرد. حضرت در آن مجلس، حكم مأمون را گرفته، بر آن يادداشتى نوشت و با تيزبينى و درايتى كه برخاسته از مقام امامت ايشان بود، به ارزشهاى والاى اسلامى اشاره نمود و در برابر دسيسه اى كه مأمون چيده بود با ياد و نام اهل بيت عليهم السلام، حقانيت ايشان و تصريح به عمر كوتاه خود، فهماند كه اين منصب را با انگيزه شخصى نپذيرفته و تنها عامل قبول اين سمت، پافشارى مأمون بوده است.
برخوردهاى حكيمانه امام با اين مسأله، چه در طول سفر و چه در ايام اقامت در مرو، سبب شد تا بر خلاف پندار مأمون، امام بيش از گذشته در ميان مردم شناخته شود و در دل ايشان جاى گيرد.. اين امر موجب اين شد كه مأمون در فاصله اى نه چندان دراز، از ترفند شكست خورده خود احساس ناراحتى كند و در انديشه محدود ساختن فعاليت هاى امام و حتى از ميان بردن ايشان فرو رود.
يكى از نشانه هاى اين امر، جلوگيرى وى از برپايى نماز عيد فطر به امامت حضرت رضا عليه السلام است.
دو تن از شاهدان، واقعه را چنين روايت كرده اند:
عيد فطر فرا رسيد... مأمون _ شايد _ به دليل بيمارى ، به امام رضا(ع) پيام داد كه نماز عيد را به جاى وى برپا دارد. امام، بر پايه آن چه قبلاً شرط كرده بود كه در مراسم حكومتى دخالت نكند، از قبول اين امر خوددارى ورزيد. اما مأمون پيك فرستاد كه هدف از اين پيشنهاد، تثبيت امر ولايت عهدى شماست و دوست دارم مردم به اين وسيله اطمينان پيدا كنند كه ولايتعهدى را براستى پذيرفته اى !
امام پيشنهاد وى را پذيرفت به اين شرط كه نماز را همچون جدّش رسول خدا (ص) برپا دارد. مأمون هم قبول كرد و دستور داد تا نظاميان و درباريان و همه مردم صبح روز عيد نزديك خانه امام گرد هم آيند و امام را از منزل تا محل نماز همراهى نمايند.
امام از خانه خارج شد، در حالى كه خود را خوشبو ساخته، عبايى بر دوش انداخته، عمامه اى بر سر نهاده، عصايى در دست گرفته و با پاى برهنه، با گامهايى استوار رهسپار شد تا نماز عيد را بخواند. امام كه تكبير مى گفت، فرياد تكبير مردم در سراسر شهر طنين انداخت، نظاميانى كه سواره بودند از مركب پياده شدند، و همه به پيروى از امام، پاى خويش را برهنه ساختند.
فضل بن سهل، وزير زيرك مأمون، با ديدن اين صحنه، خود را به خليفه رساند و مأمون را از جوّ شهر آگاه ساخت و يادآور شد كه اگر اين گردهمايى ادامه يابد، جايگاه خليفه در ديدگاه مردم از ارجمندى مى افتد و همه دلها به امام مى گرود. پس مأمون نيز فرمان داد كه امام را از نيمه راه بازگرداندند و نماز اقامه نشد.
در بازگشت، امام با اندوه بسيار فرمود:
بارخدايا! اگر وضعيت كنونى جز با مرگ من دگرگون نمى شود، هم اينك در آن شتاب فرما!


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:هجرت امام رضا به خراسان, ] [ 11:35 ] [ سید ابوالفضل نریمانی ] [ ]

شهادت امام رضا عليه السلام

 

 

 


مأمون كه بيشتر مردم را با امام رضا(ع) را مى ديد، در برابر هم مسلكان خود، يعنى خاندان عباسى هيچ بهانه اى نداشت.

پس تصميم گرفت راهى بغداد شود تا از نزديك با ايشان به گفت و گو بنشيند.
اما آيا او در اين سفر چه ارمغانى براى آنان به همراه داشت؟
آيا مى توانست امام را از ولايتعهدى بركنار كند؟
آيا مى توانست بيعت گسترده اى كه از مردم گرفته بود، ناديده بگيرد؟
آيا مى توانست واكنش مردم به بركنارى امام را تحمل كند؟
آيا مى توانست در برابر ناخرسندى انبوه شيعيان و پيروان امام، دليل قانع كننده اى بياورد؟
اين جاست كه بارديگر مأمون چهره واقعى خود را نمايان مى سازد و به خشونت پنهان و سياست بازى روى مى آورد.
او نخست، وزيرش فضل بن سهل را مى كشد و بر جنازه او اشك مى ريزد و براى يافتن قاتلان او جايزه تعيين مى كند و آن گاه كه آنان را دستگير مى كنند، آنان شهادت مى دهند كه مأمون خود به اين كار فرمان داده است، اما او ناباورانه آنان را مى كشد.
سپس برنامه حذف امام رضا(ع) را دنبال مى كند، اما مى كوشد كه اين برنامه را به گونه اى عملى سازد كه دامان خود او از اين امر پاك نشان دهد. پس در راه سفر به بغداد، در توس توقف مى كند و در همان جا با خوراندن انار يا انگور زهرآلود به حضرت، امام رضا(ع) را مسموم مى سازد و مانند آن چه پس از قتل فضل بن سهل كرد، در اين جا نيز بر پيكر پاك امام اشك مى ريزد و حضرت را در كنار قبر پدر خود هارون الرشيد دفن مى كند.
امام رضا(ع) پيشتر، شهادت خود به دست مأمون را به برخى از ياران خود گوشزد كرده بود. از جمله يك بار به دو تن از اصحاب خويش فرموده بود:
اينك هنگام بازگشت من به سوى خدا فرا رسيده و زمان آن است كه به جدم رسول خدا(ص) و پدرانم بپيوندم. تومار زندگى ام به انجام رسيده است. اين حاكم خودكامه (مأمون) تصميم گرفته است كه مرا با انگور و انار مسموم به قتل برساند.
در ميان نقل قول هاى گوناگون درباره روز و ماه و سال شهادت امام رضا(ع)، مشهورتر آن است كه حضرت در روز جمعه، آخر ماه صفر سال 203 هجرى قمرى به شهادت رسيده، در حالى كه 55 سال از عمر مبارك امام سپرى شده است.
آيا مى دانى از آن تاريخ تا كنون چند سال مى گذرد؟
محل شهادت امام هم به گفته همه تاريخ نويسان، شهر توس و محل دفن ايشان نيز در باغ حميد بن قحطبه در سناباد بوده كه بعدها (مشهد الرضاـمحل شهادت امام رضا عليه السلام) نام گرفته و اينك به نام مشهد شهرت دارد


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:شهادت امام رضا, ] [ 11:32 ] [ سید ابوالفضل نریمانی ] [ ]
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان زندگانی امام رضا (علیه السلام) و آدرس san1379.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشيو مطالب
بهمن 1393
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:






head> ipt
$rating_theme=11;$rating_color='000000';$rating_url=''; هفته">
type="text/javascript" src="http://abzareh.ir/varoone/js/cod.js">
ابزار رایگان وبلاگ
کاربر:
رمز: